«Here you are» و «Here you go»؛ دیگر گیج نشوید!
وقتی چیزی به کسی میدهید، آیا همیشه این معمای همیشگی در ذهنتان نقش میبندد که:
بالاخره باید گفت «Here you are» یا «Here you go»؟
حس میکنید معنیشان یکی است، اما اگر اشتباه استفاده کنید، ممکن است کمی خجالتآور باشد. کتابهای درسی فقط به شما میگویند که یکی «رسمیتر» و دیگری «خودمانیتر» است، اما این توضیح بیش از حد کلی و غیرقابل فهم است.
امروز، ما روشی متفاوت را امتحان میکنیم تا با یک داستان کوتاه، آن را کاملاً درک کنید.
تصور کنید: امروز دو مهمان به خانه شما آمدهاند
یکی رئیس شماست که برای یک ملاقات مهم به خانه شما آمده است. و دیگری، دوست صمیمی و قدیمی شماست که از بچگی با هم بزرگ شدهاید.
شما برای هر دوی آنها نوشیدنی آماده کردهاید.
سناریوی اول: تقدیم چای به رئیس
در مواجهه با رئیس، ممکن است با احتیاط و با ادب، یک فنجان چای داغ دمکرده را با هر دو دست تقدیم کنید، کمی به جلو خم شوید و مؤدبانه بگویید: «Here you are.»
این عبارت، دقیقاً مثل حرکت شما در تقدیم کردن چای با هر دو دست است. این حس احترام و حفظ فاصله را منتقل میکند، لحنی آرامتر و رسمیتر دارد. به همین دلیل است که در رستورانهای لوکس، هتلها یا هنگام صحبت با بزرگان، همیشه این عبارت را میشنوید. پیامی که منتقل میکند این است: «آنچه میخواستید، اینجاست، لطفا بگیرید.»
سناریوی دوم: پرت کردن نوشابه برای دوست صمیمی
نوبت به دوست صمیمیتان میرسد؛ او لم داده روی مبل و مشغول بازی است. شما یک قوطی نوشابه از یخچال برمیدارید، آن را بدون تعارف برایش پرت میکنید و فریاد میزنید: «Here you go.»
این عبارت، دقیقاً مثل حرکت شما در پرت کردن نوشابه است. خودمانی، راحت، و پر از حس حرکت و نزدیکی است. به همین دلیل است که در فستفودها، کافهها، یا بین دوستان، این عبارت بیشتر استفاده میشود. حسی که منتقل میکند این است: «بگیر!» یا «بیا، مال توئه!»
دیدید، وقتی سناریو را در نظر میگیرید، بلافاصله روشنتر میشود، اینطور نیست؟
- Here you are = تقدیم چای با هر دو دست (رسمی، محترمانه، ایستا)
- Here you go = پرت کردن نوشابه (خودمانی، صمیمی، پویا)
دفعه بعد که مطمئن نبودید، فقط این صحنه را در ذهن خود مجسم کنید، جواب به طور طبیعی مشخص خواهد شد.
با تعمیم، کل مفهوم «ارائه اشیا» را درک کنید
بعد از یادگیری هسته اصلی، بیایید چند مورد از «خویشاوندان» آنها را بررسی کنیم:
۱. Here it is. (آها، اینجاست!)
نکته اصلی این عبارت در کلمه «it» است. وقتی کسی یک چیز «مشخص» را میخواهد و شما آن را پیدا میکنید، میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
مثلاً دوستتان میپرسد: «گوشی من کجاست؟» شما آن را در شکاف مبل پیدا میکنید و وقتی به او میدهید، میگویید: «آها، اینجاست!» این عبارت بر حس «همین بود، پیدایش کردم!» تأکید دارد.
۲. There you go. (آفرین!/ درست شد!)
کاربرد این عبارت بسیار گستردهتر است و اغلب به «دادن چیزی» ارتباطی ندارد.
- برای تشویق و تأیید: دوستتان برای اولین بار موفق به درست کردن لاته آرت شده است؛ میتوانید به پشت او بزنید و بگویید: «آفرین! عالی به نظر میرسه!» (عالی انجام دادی! فوقالعاده است!)
- برای گفتن «نگفتم؟»: به دوستتان یادآوری میکنید چتر بیاورد، او گوش نمیدهد و نتیجهاش این میشود که مثل موش آبکشیده خیس میشود. شما میتوانید (با پوزخند) بگویید: «دیدید گفتم؟ بهت گفته بودم که بارون میاد.» (ببینید، من زودتر گفته بودم که باران خواهد بارید.)
جوهر زبان، نیت است، نه قواعد
در نهایت، چه «Here you are» و چه «Here you go»، پشت هر دو نیت «بخشیدن» نهفته است. تشخیص موقعیت به شما کمک میکند طبیعیتر به نظر برسید، اما مهمتر از آن، خود ارتباط است.
ارتباط واقعی، شکستن موانع و ایجاد پیوندهای صادقانه است. هنگامی که میخواهید داستانها را به اشتراک بگذارید و افکار خود را با دوستان جدید از سراسر جهان مبادله کنید، بزرگترین مانع اغلب این تفاوتهای ظریف در لحن نیست، بلکه خود زبان است.
اینجاست که یک اپلیکیشن چت با مترجم هوش مصنوعی داخلی مانند Intent به کار میآید. این به شما امکان میدهد بر «نیتی» که میخواهید بیان کنید، تمرکز کنید و مشکل تبدیل زبان را به تکنولوژی بسپارید. میتوانید با راحتترین زبان مادری خود، به طور یکپارچه با افراد در آن سوی کره زمین صحبت کنید و «نوشابه» و «چای داغ» یکدیگر را به اشتراک بگذارید.
پس، دفعه بعد دیگر برای یک جمله سردرگم نشوید. جسورانه صحبت کنید، صمیمانه ارتباط برقرار کنید؛ خواهید دید که زیباترین بخش زبان، همیشه در احساسات و پیوندهایی است که منتقل میکند.