دیگر فقط زبانهای خارجی را حفظ نکنید؛ اصطلاحات حیوانی آلمانیها را بیاموزید و با اولین کلمه بدرخشید!
آیا تا به حال چنین حسی داشتهاید؟
دلیل این چیست؟
مشکل این نیست که به اندازه کافی تلاش نمیکنید، بلکه این است که همیشه به "منوی استاندارد" نگاه میکنید.
اما مردم محلی واقعی، همگی یک "منوی مخفی" در دست دارند. در این منو، به جای نام غذاها، استعارهها و اصطلاحات عجیب و غریب و بامزه نوشته شده است. آنها جوهر فرهنگ و کدهای ناگفته هستند. با درک این منوی مخفی است که شما واقعاً وارد آشپزخانه پشتی این رستوران شدهاید و با "آشپزهای اصلی" به گفتوگو و خنده میپردازید.
منوی مخفی آلمانی، به ویژه جذاب است و پر از انواع حیوانات دوستداشتنی است.
1. شانس فوقالعادهای آوردهاید؟ آلمانیها میگویند شما "یک خوک دارید" (Schwein haben)
در زبان چینی، خوک همیشه با "تنبلی" و "حماقت" گره خورده است. اما در فرهنگ آلمان، خوک نماد ثروت و شانس است. بنابراین، وقتی یک دوست آلمانی به شما میگوید “Du hast Schwein gehabt!” (تو تازه یک خوک داشتی!)، شوخی نمیکند، بلکه صمیمانه به شما حسادت میکند: «ای بابا، چقدر شانس آوردی!»
این مثل گل سرسبد منوی مخفی است؛ با یادگیری آن، بلافاصله میتوانید فاصله را کم کنید.
2. آیا میخواهید کسی را که تجربه زیادی دارد، تحسین کنید؟ او یک "خرگوش پیر" است (ein alter Hase sein)
ما وقتی از تجربه زیاد کسی تعریف میکنیم، میگوییم "اسب پیر راه بلد". اما در آلمان، آنها خرگوشها را باهوشتر و زیرکتر میدانند. یک "خرگوش پیر" که طوفانها را از سر گذرانده است، طبیعتاً در زمینهای خاص یک متخصص مطلق است.
پس، اگر میخواهید یک پیشکسوت را تحسین کنید که در کارش حرفهای است، میتوانید بگویید: "در این زمینه، او یک خرگوش پیر است." این جمله صد برابر زندهتر و صد برابر بومیتر از گفتن "او تجربه زیادی دارد" است.
3. تلاش بیهوده؟ همه "برای گربه" (für die Katz)
شما دو هفته سخت اضافه کاری کردید، اما پروژه لغو شد. این حس "سبد بامبو پر از آب خالی کردن" را چگونه بیان میکنید؟
آلمانیها شانههایشان را بالا میاندازند و میگویند: “Das war für die Katz.” —— "همهاش برای گربه بود."
چرا گربه؟ هیچکس نمیتواند به وضوح بگوید، اما مگر این جذابیت منوی مخفی نیست؟ منطق ندارد، فقط طنین و همذاتپنداری است. با یک جمله "برای گربه"، آن حس درماندگی و خود تمسخر لحظهای منتقل میشود.
4. فکر میکنید دیگران دیوانهاند؟ فقط از او بپرسید آیا "یک پرنده دارد" (einen Vogel haben)
این یک "تله پنهان" در "منوی مخفی" است. اگر یک آلمانی با ابروهای درهم کشیده از شما پرسید: “Hast du einen Vogel?” (آیا یک پرنده داری؟)، هرگز با خوشحالی پاسخ ندهید: "بله، در قفسم در خانه دارم!"
او در واقع میپرسد: "دیوانهای؟" یا "عقلت سر جایش است؟" معنی ضمنی این است که آیا یک پرنده در مغزت پرواز میکند، که به همین دلیل اینقدر غیرعادی هستی.
میبینید، تسلط بر این کدهای "منوی مخفی"، فقط یادگیری چند کلمه اضافی نیست.
این شما را از یک "کاربر" زبان، به یک "شرکتکننده" فرهنگی تبدیل میکند. شروع میکنید به درک جوکها، حس کردن احساسات پشت کلمات، و بیان خود به شیوهای زندهتر و انسانیتر. آن دیوار نامرئی، در میان همین کدهای ناگفته به آرامی ذوب میشود.
البته، به دست آوردن این "منوی مخفی" آسان نیست. به سختی میتوانید آن را در کتابهای درسی پیدا کنید، و گاهی حتی اگر آن را بشنوید، صرفاً با ترجمه تحتاللفظی سردرگم خواهید شد.
در این زمان، یک ابزار خوب مانند دوستی است که میتواند به شما در رمزگشایی کمک کند. به عنوان مثال، اپلیکیشن چت Intent با قابلیت ترجمه هوش مصنوعی داخلی خود، میتواند به شما در رمزگشایی این کدهای فرهنگی کمک کند. هنگامی که با دوستانتان از سراسر جهان چت میکنید و به یک اصطلاح عامیانه برمیخورید که شما را گیج میکند، نه تنها میتواند معنای تحتاللفظی آن را به شما بگوید، بلکه میتواند به شما در درک معنای واقعی پشت آن نیز یاری رساند.
این مثل یک راهنمای فرهنگی در جیب شماست که هر زمان و هر مکان به شما کمک میکند تا بومیترین و جالبترین "منوی مخفی" هر زبان را باز کنید.
پس، دیگر فقط به منوی استاندارد خیره نشوید. جسور باشید و "حیوانات" سرگرمکننده و استعارههای شگفتانگیز در زبان را کشف کنید. این راه واقعی و میانبر به سوی قلب مردم و فرهنگ است.